English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6221 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oversize U بزرگتر از اندازه
over size U بزرگتر از اندازه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
whopper U از اندازه بزرگتر عظیم
whoppers U از اندازه بزرگتر عظیم
Other Matches
angles U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angle U اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> U اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typeface U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces U اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter U روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog U نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
pre eminent U بزرگتر
senior U بزرگتر
bigger U بزرگتر
Sr U بزرگتر
seniors U بزرگتر
headmen U بزرگتر
gt U بزرگتر از
greater than U بزرگتر از
greater U بزرگتر
doyens U بزرگتر
doyen U بزرگتر
nonus U بزرگتر
elder U بزرگتر
headman U بزرگتر
majoring U بزرگتر
majored U بزرگتر
major U بزرگتر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
bigbrother U برادر بزرگتر
samuel sen U سموئیل بزرگتر
double U دو برابر بزرگتر
brown major U براون بزرگتر
ge U بزرگتر از یا برابر با
increases U بزرگتر شدن
increased U بزرگتر شدن
increase U بزرگتر شدن
expand U بزرگتر کردن
expanding U بزرگتر کردن
expands U بزرگتر کردن
paramount U برتر بزرگتر
majordomo U بزرگتر خانه
superior number U عدد بزرگتر
macronucleus U هسته بزرگتر
Big Brother U برادر بزرگتر
doubled U دو برابر بزرگتر
doubled up U دو برابر بزرگتر
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
repotting U در گلدان بزرگتر کاشتن
repots U در گلدان بزرگتر کاشتن
to increase [to, by] U بزرگتر شدن [به مقدار]
repotted U در گلدان بزرگتر کاشتن
repot U در گلدان بزرگتر کاشتن
macronucleus U هسته سلولی بزرگتر
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
feck U سهم بزرگتر اکثریت
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
positive U ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
He wants to bite off more than he can chew. U لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
Do you have anything bigger? U آیا چیزی بزرگتر دارید؟
measure U 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
satellite U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellites U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
clouting U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
improper fraction U کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
clouts U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clout U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
overslaugh U بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
overload U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloads U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
His eye is bigger than his belly. <proverb> U چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
overloaded U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
refan U جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
to inlay a printed page U صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
adds U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
gauged U اندازه اندازه گیر
gauge U اندازه اندازه گیر
gauges U اندازه اندازه گیر
overflowed U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflows U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carries U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflow U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carrying U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
chaining U به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
serial U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
carries U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carrying U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carried U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serials U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
milk disk U دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
gain U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gained U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
excess U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
virtual U فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
gains U افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
excesses U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
subset U مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
sub domain U سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
overlay U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlaying U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlays U کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
Mine is bigger than yours . U مال من بزرگتر از مال تو است ؟
surrender U الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrendered U الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
surrenders U الحاق ملک کوچکتر به ملک بزرگتر مستحیل شدن ملک جزء در ملک کل
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
blow up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups U تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
degrees U اندازه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
equalled U : هم اندازه
what U چه اندازه
deals U اندازه
tract U اندازه
tracts U اندازه
degree U اندازه
in part <idiom> U تا یک اندازه
measurement U اندازه
measurements U اندازه
indefinite U بی اندازه
symmetric U هم اندازه
immeasurable U بی اندازه
deal U اندازه
screamingly U بی اندازه
fitted U اندازه
quantum U اندازه
gauged U اندازه
gauge U اندازه
equals U : هم اندازه
bulk U اندازه
beyond measure U بی اندازه
immoderately U بی اندازه
attack size U اندازه تک
inordinate U بی اندازه
gauges U اندازه
extent U اندازه
what is your size? U اندازه
dealt U اندازه
metres U اندازه
isometric U هم اندازه
isometrics U هم اندازه
metre U اندازه
equalling U : هم اندازه
equaling U : هم اندازه
equaled U : هم اندازه
immensely U بی اندازه
immense U بی اندازه
to size up U اندازه
isodiametric U هم اندازه
sizes U اندازه
floor length U اندازه کف
dimensions U اندازه
to what extent <adv.> U تا چه اندازه ای
in what way <adv.> U تا چه اندازه ای
magnitude U اندازه
hecatompet U [اندازه صد پا]
meter U اندازه
size U اندازه
dimension U اندازه
so far forth U تا ان اندازه
soupcon U اندازه کم
gauge=gage U اندازه
measurer U اندازه
rather U تا یک اندازه
inordinately U بی اندازه
measure U اندازه
meters U اندازه
infintesimal U بی اندازه
how far <adv.> U تا چه اندازه ای
equal U : هم اندازه
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
4express, overexpression
2high dimentional task solution space
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com